زندگی...


دو روز مانده به پايان جهان ، تازه فهميد كه هيچ زندگي نكرده است ...


ادامه نوشته

سلام بر ابراهیم...



سلام.
مرور خاطرات انسانهای بزرگ همیشه جذاب و الهام بخش است و ابراهیم حاتمی کیا
یکی از این بزرگ ها...
خواندن خاطرات زندگی او را در ادمه مطلب به همه دوستانم خصوصا علاقه مندان به
فیلم سازی توصیه میکنم.

ادامه نوشته

عاشقان عیدتان مبارک باد...

 

 

الهم العن الجبت وطاغوت...

 

شهنشهی که بگذرد از نه سپـهر اختر او

 

اگـرغـلام علـی نیـست خاک بـر سـر او

 

محـبـت شـه مـردان مـجـو ز بـی پـدری

 

که دست غـیر گرفته است پای مادر او....

 

لعنیه جناب خواجه نصیر طوسی (علیه الرحمه و الغفران) را بخوانید.

 

فاطمه یک عشق خاتم کاری است...


غرض رنجیدن ما بود - از دنیا - که حاصل شد

مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا


برای چرخش این آسیاب کهنه دل سنگ

به خون خویش می‌غلتند خلقی بی‌گناه اینجا


نشان خانه خود را در این صحرای سردرگم 
بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا

اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست
نشان می‌جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا

تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا

سلام.

هر کسی ممکنه یه برداشتی کنه از این شعر فاضل نظری،

واما برداشت من....

یا محسن ابن علی و یا زهرا....ایام محسنیه تسلیت.

الهم العن الجبت والطاغوت...


برای دلتنگی ام...


سلام آقای مهربان،همیشه دوستت دارم...


در آن کرانه که دل با ستاره همزاد است

به من اجازه در اوج پر زدن داده است


در ان کرانه که همواره یک نفر آنجاست


که در پذیرش مهمان همیشه آماده است


در آن کرانه که خورشید پیش یک گنبد


بدون رنگ ز بازار حسن افتاده است


همیشه از تو سرودن چه سخت و شیرین است


شبیه تیشه زدن های سخت فرهاد است


سوال می کند از خود هنوز آهویی


که بین دام و نگاهت کدام صیاد است


دلم که دست خودم نیست این دل غمگین


همان دلی است که جامانده در گوهر شاد است


بدون فن غزل بی کنایه می گویم


دلم برای تو تنگ است شعر من ساده است...

سیدحمیدرضابرقعه ای


پلکی به هم زد آدم و ناگاه دید هست

وقتی که در حیاط حرم می وزید هست

بعدا یقین به نور شما کرد دید نیست

با شک نگاه کرد خودش را و دید هست

پس بی خیال زردی پائیز شد وَ گفت :

تا انبساط سبز شما هست عید هست

هر لحظه کهنه می رود و تازه می رسد

اینجا چقدر آمد و رفت جدید هست

از سینه چاکهای شما کم نمیشود

در دشت لاله خیز همیشه شهید هست

با سنگهای فرش حرم حرف می زنم

اینجا چقدر سنگ صبور سفید هست !

دل را به دست پنجره فولاد میدهم

اینجا برای هر دل بسته کلید هست

من از کبوتران حرم هم شنیده ام

فرصت برای بال اگر می پرید هست

شیخ رضا جعفری