اندکی تامل...ما کجای داستان ایستاده ایم.....

دکتر ویکتور فرانکل «تنها کسی بود که موفق شد از زندان آشويتس در لهستان معروف به قتلگاه آدم سوزی فرار کند* ، او در نامه‌ا‌‌ی‌  خطاب به »معلمان سراسر جهان برای تمام تاریخ اینگونه می نویسد؛
چشمان من چیزهایی دیده است که چشم هیچ انسانی نباید ببیند ، من اتاق‌های گازی را ديدم كه توسط بهترين مهندسين طراحی می‌شدند ، من پزشكان ماهری را ديدم كه کودکاني معصوم و بی‌ گناه را به راحتی مسموم میكردند ، من پرستارانی کاربلد را دیدم ‌که انسان‌ها را با تزریق یک آمپول به قتل می‌رسانند ، من فارغ‌ التحصیلان دانشگاهی را دیدم که می‌توانستند انسان دیگری را در آتش بسوزانند و مجموع این دلایل مرا به آموزش مَشکوک کرد ، از شما تقاضا میکنم که تلاش کنید قبل از تربیت دانش‌آموزانتان به عنوان یک دکتر یا یک مهندس از آنها یک انسان بسازید تا روزی تبدیل به جانوران_روانی_دانشمند نشوند پزشک یا مهندس شدن کار چندان دشواری نيست و هرکسی می‌تواند با چند سال تلاش به آن برسد اما به دانش‌آموزان خود بیاموزید که بهترین و بزرگترين ثروت هر کدام از آنها " انسانیت " است كه با هيچ مدرک تحصیلی در جهان قابل مقايسه نيست !.

سلام بر شفیعه بهشت....و سلام بر دامن تمام دختران پاک و پیرو این حقیقت عظیم....

🔺جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
🔺شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد

🔺نزدیک می‌شوم به تو چیزی نمانده است
🔺قلبم از اشتیاق زیارت بایستد

🔺بانو سلام کاش زمان با همین سلام
🔺در آستانه در ساعت بایستد

🔺و گردش نگاه تو در بین زائران
🔺روی من – این فتاده به لکنت – بایستد

🔺تا فارغ از تمام جهان روح خسته‌ام
🔺در محضر شما دو سه رکعت بایستد

🔺بانو اجازه هست که بار گناه من
🔺در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟

🔺در این حرم هزار هزار آیه عذاب
🔺هم وزن با یک آیه رحمت بایستد

🔺باید قنوت حاجت بی‌انتهای ما
🔺زیر رواق‌های کرامت بایستد

🔺شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
🔺طاقت نداشت تا به قیامت بایستد

🔺آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
🔺در روز حشر هم به شفاعت بایستد

🔺تو خواهر امام غریبی و این غزل
🔺با بیت‌هاش در صف بیعت بایستد

🔺من واژه واژه عطر تو را پخش می‌کنم
🔺حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد

🔺این شعر مست تکیه زده بر ضریح تو
🔺مستی که روی پاش به زحمت بایستد

 شاعر:آقا هادی جانفدا.