علی برای همه و همه برای علی 

جورج سجعان جرداق مسيحى مى‏گويد: «در پيشگاه حقيقت و تاريخ برابر است چه اين مرد را بشناسى و چه نشناسى! زيرا حقيقت و تاريخ گواهى مى‏دهد كه او عنصر بى‏پايان فضيلت، شهيد و سالار شهيدان، نداى عدالت انسانى، و شخصيت جاودانه شرق است.

اى جهان چه مى‏شد اگر همه نيروهايت را در هم مى‏فشردى، و در هر روزگارى شخصيتى مانند على عليه السلام با آن عقل، و قلب، و زبان، و شمشير، نمودار مى‏كردى؟

ماذا عليك يا دنيا لو حشدت قواك فاعطيت فى كل زمان عليا بعقله و قلبه و لسانه و ذى فقاره‏»؟!

فؤاد جرداق مسيحى مى‏گويد: «هرگاه دشوارى‏هاى زندگى به من روى آورند، چون بخواهم از رنج روزگار آسوده شوم به آستان على عليه السلام از اندوه خود پناه مى‏برم، زيرا او پناهگاه هر ماتمى است، او بر ستمكاران همچون رعد، و برشكست‏خوردگان ياورى دلسوز و مشفق است‏».

شبلى شميل ماترياليست معروف مصرى مى‏گويد: «على عليه السلام بزرگ بزرگان جهان، و تنها نسخه منحصر به فردى است كه در گذشته و حال، شرق و غرب جهان، نمونه‏اى مانند او را نديده است‏».

دشمنان ولايت و اهل بيت‏با تمام قوا كوشيدند تا آثار طهارت را از روى زمين بردارند.راويان حديث ولايت را در هر گوشه و كنار جهان، در زير هر سنگى به دست مى‏آوردند مى‏كشتند، اسم على و نام على هم جرم بود، يكسره توده امت را به بربريت و جاهليت قبل از اسلام يعنى به اسلام منهاى عرفان، به اسلام منهاى معنى و معنويت، به اسلام بدون ربط با عالم ملكوت، با پيغمبر بدون على بن ابيطالب، با قرآن بدون محتوى و تفسير و بيان سوق دادند.تا به جائى كه چون مردى را كه نامش على بود، نزد حجاج بن يوسف ثقفى آوردند و حجاج از نام او پرسيد، گفت: پدر و مادرم مرا عاق كردند كه نام مرا على گذاردند.